آنطور که بعضیها میگویند، ما در حال رسیدن به نقطهی تکینگی فناوری هستیم. یعنی زمانی که هوش مصنوعی از هوش ما پیشی میگیرد و ماشینها خودشان نوعی روند تکاملی خودبخودی را آغاز میکنند. واقعیت این است که این بعضیها، افراد سرشناس مختلف، از استیفن هاوکینگ گرفته تا ایلان ماسک و حتی بیل گیتس را شامل میشوند. جالب اینجاست که بعضی از همین افراد، از جمله کسانی هستند که به نوعی در رشد فناوری هوش مصنوعی دخیلاند. مثلا ایلان ماسک یکی از چندین میلیاردری به حساب میآید که در موسسهی OpenAI سرمایهگذاری کرده است. OpenAI سازمانیست که در زمینهی تحقیق و توسعهی فناوری هوش مصنوعی با هدف کمک به بشریت فعالیت میکند. ولی به نظر بعضی دیگر مثل «اندرو انجی» از دانشگاه استنفورد، این گونه صحبتها دربارهی ترس از هوش مصنوعی اغراق شده هستند. اندرو که یکی از دانشمندان ارشد در غول اینترنتی چینی «بایدو» هم هست میگوید: «ترسیدن از تولد یک ربات قاتل شبیه به ترسیدن از ازدیاد جمعیت روی مریخ است!»
البته گفتهی اندرو به این معنی نیست که اتکای فزایندهی ما به هوش مصنوعی بیخطر است. در حقیقت این مخاطرات همین الان هم وجود دارند. هماکنون سامانههای هوشمند در زمینههای مختلف، از سلامت و بهداشت گرفته تا اقتصاد و حتی تشخیص مجرمان برای ما تصمیمگیری میکنند و اینطور به نظر میرسد که قسمتی از زندگی ما بدون نظارت کافی به ماشینها سپرده شده است. هوش مصنوعی در زندگی ما تاثیراتی میگذارد که برای آنها کاملا آماده نیستیم. پیش از صحبت دربارهی خطر هوش مصنوعی، بیایید دربارهی ماهیت آن صحبت کنیم.
اگر خیلی ساده بخواهیم بگوییم، هوش مصنوعی نوعی فناوری است که به ماشینها اجازهی انجام کارهای پیچیدهای که فقط از هوش انسانی بر میآید را میدهد. کارهایی مثل درک زبان، تشخیص چهره در عکسها، رانندگی یا حدس اینکه «یک نفر با توجه به کتابهایی که قبلا خوانده، احتمالا از خواندن چه کتابهای دیگری لذت میبرد.» اینها چیزهایی هستند که در مقایسه با کار یک بازوی رباتیک در خط تولید کارخانهای که برای انجام یک وظیفهی تکراری ساده برنامهریزی شده، متفاوت به نظر میرسند. ولی اگر همین بازوی رباتیک به نوعی فناوری مجهز باشد که بتواند بوسیلهی آزمون و خطا، به طور خودبخودی کارهای مختلفی یاد بگیرد، در حقیقت دارای هوش مصنوعی است.
درباره این سایت